پیام فضلی نژاد متولد سال ۱۳۵۹ است.
ظهور
فضلی نژاد ادعا میکند از ۱۵ سالگی در سخنرانیهای دکتر سروش حاضر میشده و از همان سن از طرف وزیر ارشاد به ماموریتهای مختلف فرستاده شدهاست! در هر حال اهالی مطبوعات اولین بار او را در هفته نامه سینما جهان شناختند. وی بدون هیچ سابقه مطبوعاتی وارد این هفته نامه شد و مصاحبههایی را با افراد برجسته سیاسی درباره سینما انجام داد. در همین سالها کتابی هم با نام سینما سیاست از فضلی نژاد منتشر شد. فعالیت سینما جهان با توقیف و زندانی شدن فضلی نژاد، کامبیز کاهه و سعید مستقاثی متوقف شد.
پس از زندان
پس از آزادی از بازداشت و در مدت زمانی کوتاه با وبسایت گویا همکاری کرد. مدتی بعد نیز با هدف نفوذ در شبکه وبلاگهای ایران هفته نامهای را شبیه به هفته نامه موفق چلچراغ، با نام رویداد هفته منتشر نمود که عموما مطالب آن از وبلاگهای ایرانی و بدون اجازه آنها تامین میشد. مدتی بعد یکی از نویسندگان حوزه اینترنت (سینا مطلبی) که از ایران خارج شده بود، ادعا کرد در زمان بازداشتش در ایران خانواده اش از سوی فضلی نژاد مورد فشار قرار گرفتهاند تا در مورد او مصاحبهای انجام ندهند. اعلام این مطلب با واکنش عجیب دستگاه قضایی ایران مواجه شد که عبارت بود از بازداشت پدر این نویسنده در ایران! این اقدام واکنش محمد خاتمی رییس جمهور وقت ایران را به عنوان مجری قانون اساسی برانگیخت و سرانجام این داستان با سکوت نویسنده خاتمه یافت.
معاون دادستان تهران
با شروع دور دوم دستگیری وبلاگ نویسان در ایران، از پیام فضلی نژاد به عنوان معاون و مشاور سعید مرتضوی در این زمینه نام برده و تصاویری از او در بیرون از دادگاه توسط خبرگزاری فارس منتشر شد. وبلاگ نویسان بازداشت شده در این پروژه، پس از آزادی از زندان در مورد فشارها و شکنجههایی که از طرف شخص فضلی نژاد با عنوان معاون دادستان در مورد آنان اعمال شده بود، صحبت کردند و کار به جایی رسید که با هماهنگی رییس جمهور، این اجازه را پیدا کردند که این موارد را در جلسهای رودررو با آیت الله هاشمی شاهرودی رییس قوه قضاییه مطرح کنند. تحت تاثیر موارد مطرح شده در این جلسه، آیت الله شاهرودی دستور پیگیری عاملان را صادر کرد که ظاهرا این موارد باعث شدتا دستور اخراج فضلی نژاد از دستگاه قضایی صادر و اجرا شود .
ترور - خودکشی
پس از مدتی، فضلی نژاد برای جلب توجه و مظلوم نمایی اعلام کرد که گروهی در مسیر منزلش قصد داشتهاند او را ترور کنند. دستگاه قضایی ایران به پخش این خبر واکنش نشان داد و از آنجا که در آن از فضلی نژاد باز هم با عنوان معاون دادستان تهران نام برده شده بود، به اتهام غصب عنوان دولتی بازداشت شد. ضمنا مشخص شد که داستان ترور فضلی نژاد کلا دروغ بودهاست. فضلی نژاد پس از مدتی از بازداشت آزاد شد و این بار عجیب ترین اقدام ممکنه را برای جلب توجه انجام داد و این اقدام کاری نبود جز اقدام به خودکشی! البته او در خودکشی ناموفق بود و در یکی از بیمارستانهای تهران از مرگ نجات یافت. جالب اینجاست که بعدها این اقدام فضلی نژاد توسط کیهان با عنوان سرخوردگی او از جریان اصلاحات توجیه شد و این در حالی است که در آن زمان ۳ سال از حضور او در کسوت سرکوبگر جریان مطبوعات اصلاح طلب میگذشت.
فعالیتهای اخیر
فضلی نژاد پس از مدتی سکوت، وبگاهی را با عنوان دپارتمان پژوهشهای راهبردی ایران تاسیس کرد. او در این وبگاه خودش را کارشناس حقوق و کاندید دریافت دکترای حقوق بین الملل از دانشگاهی در انگلستان (این ادعا بعدا از وبگاه حذف شد) معرفی میکرد. مطالب عمده این وبگاه توجیههای حقوقی برای سرکوب جریان روشن فکری در ایران بود و مخصوصا با ظهور پرونده موسوم به انقلاب مخملین در ایران، سلسله مطالبی در این مورد توسط فضلی نژاد نوشته شد.
همکاری با کیهان
روزنامه کیهان که زیر نظر سید علی خامنهای و با مدیر مسئولی حسین شریعتمداری بازجو و معاون اجتماعی وزارت اطلاعات اداره میشود، مرکزی تحت عنوان مرکز پژوهشهای روزنامه کیهان راه اندازی کرده و با انتشار کتابهایی بر علیه روشنفکران و شخصیتهای سیاسی دگر اندیش میپردازد. از یک دهه قبل این روزنامه همچنین پاورقیهایی توسط تحت عنوان «نیمه پنهان» منتشر میکند. اعتراضات روزشنفکران هیچگاه به متوقف شدن انتشار این مطالب منتهی نشد.پیام فضلی نژاد همکاری خود را با این مرکز ، از سال ۱۳۸۴ و خصوصا برای تجزیه و تحلیل مطالب وبسایتها و تهیه مطلب برای ستون اخبار ویژه کیهان آغاز میکند که با انتشار کتابی با عنوان «شوالیههای ناتوی فرهنگی» در سال ۱۳۸۶ شکل علنی به خودمی گیرد. این کتاب ضمن انتشار توسط مرکز پژوهشهای روزنامه کیهان، بصورت پاورقی نیز در روزنامه کیهان منتشر گردید. حسین شریعتمداری در مقدمهای پیرامون این پاورقی که اعلام رسمی همکاری وی با کیهان است مینویسد:
" آقای پیام فضلی نژاد، نویسنده کتاب از یکسال و چند ماه قبل به جمع ما در کیهان پیوست. پیش از آن در جبهه دیگری بود و نامش آشنا... وقتی به کیهان آمد، خسته بود و چند سالی را که در آن سو بودهاست، بر باد رفته میدید و در این آرزو که با واگویه ماجراهای آن سو، تابلوی عبرتی پیش روی جوانان کشور بگشاید و هویت واقعی افراد و گروههایی را که نقاب فریب بر چهره زدهاند بنمایاند تا در پی آب به سوی سراب نروند و تشنه در برهوت بی هویتی غرب سرگردان نشوند. پیام، جوانی است پرنشاط، سخت کوش، فداکار و باهوش... از این که در زلال معرفت امام(ره) چشمها شسته و خود را به چشمه حیات آفرین آقا رساندهاست، پیشانی شکر بر خاک میساید و... خدایش در این راه یاری فرماید."
وی در این کتاب عده زیادی از روشنفکران ایرانی همچون رامین جهانبگلو و حتی برخی شخصیتهای صلح طلب بین المللی نظیر دالایی لاما(رهبر بوداییان تبت) را متهم به دست داشتن در شبیخون فرهنگی و همکاری با آمریکا میکند.از نظر وی دالایی لاما رهبر معنوی مخملیها، شورشی، عامل سازمان سیا و...است.
هدایت، سگی ولگرد
وی همچنین در ادامه پاورقیهای خود پیرامون آنچه که ناتوی فرهنگی مینامد صادق هدایت را «همچون سگی ولگرد در فاضلاب غرب، نماد سادیسم و مازوخیسم جنسی» لقب داده، و کسانکیه که به تجلیل از وی و سایر روشنفکران معاصر همچون محمدعلی فروغی، میرزا ملکم خان و سلسله پهلوی پرداختهاند را «عقب افتاده تر از ناصرالدین شاه قاجار»، گستاخ و عامل کودتای مخملی میداند.
وی همچنین در مقالهای که با نام مستعار «پدرام ملک بهار» در کیهان پس از سفر احمدی نژاد به نیویورک و سخنرانی در ادانشگاه کلمبی ایراد شد نیز این دانشگاه را متهم به تلاش برای کودتای مخملی در ایران میکند.
خاتمی، سروش و ابتکار همکار فراماسونها
وی طی سخنانی در حوزه علمیه معصومیه قم (نزدیک به مصباح یزدی) پیرامون ایده گفتگوی تمدنهای محمد خاتمی که مهمترین ایده او در سیاست خارجی و منجر به بهبود چهره بین المللی ایران بود، میگوید: «آقای خاتمی و خانم ابتکار در سال ۱۹۹۹ _ وقتی که آقای خاتمی رئیس جمهور بوده _ محرمانه، به طوری که هیچ کس نفهمیده، به کشور پرتغال رفته و در جلسه بیلدربرگ که فراماسونها و صهیونیستها مسئول آن هستند رفته و طرح گفت و گوی تمدنها در آنجا طرح شده و بعد به سازمان ملل رفته و تصویب شدهاست.» وی دکتر سروش را نیز عامل ناتوی فرهنگی، مرتبط با باند سعید امامی (معاون امنیتی وزارت اطلاعات و متهم به دست داشتن در قتلهای زتجیرهای) و سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) میداند و وی را با اتهامات دیگر همچون عامل اجرای" پروژه اباحه گری مینوازد و از اینکه وی با نظریه تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی که توسط علی خامنهای پس از فاجعه حمله به خوابگاههای دانشجویی در ۱۸تیر ۱۳۷۸ ایراد شد، مخالفت کردهاست انتقاد میکند.
ماموریت فضلی نژاد بعد از تقلب در انتخابات 88
بعد از تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری دهم ( 22 خرداد 88 ) و کودتای خونین سپاه پاسداران بر علیه مردم ایران ، فضلی نژاد از طرف موسسه کیهان مسئولیت یافت برای توجیه افکار قشر دانشجو و دانشگاهیان نسبت به این کودتا به دانشگاه های سراسر کشور برود و سخنرانی هایی را ایراد کند که بعد از حضور در چند دانشگاه و مواجه شدن با عدم استقبال دانشجویان از ایشان ، این برنامه متوقف شد و دوباره بیماری خود شیفتگی فضلی نژاد عود کرد و وی بر اثر این افسردگی مدتی رادر انزوا و دوری از مجامع خبرنگاری و دانشگاهی گذارند تا بناگاه خبری منتشر شد مبنی بر اینکه فضلی نژاد مورد یک سوء قصد نافرجام قرار گرفته و بدلیل جراحات وارده در بیمارستان بستری شده است . که با بررسی های انجام شده توسط پلیس فاتب مشخص شد این سو قصد ساختگی بوده و چیزی در حد یک خودزنی با یک چاقوی کوچک و کند ( مثل چاقوی ناخونگیری ) و به منظور جلب توجه انجام شده است . بعد از این گزارش تعدادی از روزنامه نگاران اصولگرا و طرفدار دولت احمدی نژاد نسبت به این اقدامات فضلی نژاد اعتراضاتی را در نشریات مکتوب و مجازی خود منتشر کردند و وی را عامل نفوذی اصلاح طلبان خطاب نمودند که برای بدنام کردن روزنامه نگاران ارزشی!!! وارد نشریات محافظه کاران شده است . این اعتراضات با بی توجهی فضلی نژاد مواجه شد( چون وی به خواسته اش که همانا جلب توجه بود، رسید ) و فقط یک مقاله چند سطری در روزنامه کیهان منتشر شد که در آن هم دفاع خاصی از وی نشده بود .
در پایان
با توجه به روحیه ناراحت پیام فضلی نژاد پیش بینی میشود وی به این سریال خودزنی هایش ادامه بدهد تا همچنان در مرکز توجه باقی بماند . از دست ما بندگان خدا کاری برای سلامتی ایشان بر نمیآید ولیکن از پروردگار شفای عاجل و دائمی ایشان را خواستاریم . آمین
ظهور
فضلی نژاد ادعا میکند از ۱۵ سالگی در سخنرانیهای دکتر سروش حاضر میشده و از همان سن از طرف وزیر ارشاد به ماموریتهای مختلف فرستاده شدهاست! در هر حال اهالی مطبوعات اولین بار او را در هفته نامه سینما جهان شناختند. وی بدون هیچ سابقه مطبوعاتی وارد این هفته نامه شد و مصاحبههایی را با افراد برجسته سیاسی درباره سینما انجام داد. در همین سالها کتابی هم با نام سینما سیاست از فضلی نژاد منتشر شد. فعالیت سینما جهان با توقیف و زندانی شدن فضلی نژاد، کامبیز کاهه و سعید مستقاثی متوقف شد.
پس از زندان
پس از آزادی از بازداشت و در مدت زمانی کوتاه با وبسایت گویا همکاری کرد. مدتی بعد نیز با هدف نفوذ در شبکه وبلاگهای ایران هفته نامهای را شبیه به هفته نامه موفق چلچراغ، با نام رویداد هفته منتشر نمود که عموما مطالب آن از وبلاگهای ایرانی و بدون اجازه آنها تامین میشد. مدتی بعد یکی از نویسندگان حوزه اینترنت (سینا مطلبی) که از ایران خارج شده بود، ادعا کرد در زمان بازداشتش در ایران خانواده اش از سوی فضلی نژاد مورد فشار قرار گرفتهاند تا در مورد او مصاحبهای انجام ندهند. اعلام این مطلب با واکنش عجیب دستگاه قضایی ایران مواجه شد که عبارت بود از بازداشت پدر این نویسنده در ایران! این اقدام واکنش محمد خاتمی رییس جمهور وقت ایران را به عنوان مجری قانون اساسی برانگیخت و سرانجام این داستان با سکوت نویسنده خاتمه یافت.
معاون دادستان تهران
با شروع دور دوم دستگیری وبلاگ نویسان در ایران، از پیام فضلی نژاد به عنوان معاون و مشاور سعید مرتضوی در این زمینه نام برده و تصاویری از او در بیرون از دادگاه توسط خبرگزاری فارس منتشر شد. وبلاگ نویسان بازداشت شده در این پروژه، پس از آزادی از زندان در مورد فشارها و شکنجههایی که از طرف شخص فضلی نژاد با عنوان معاون دادستان در مورد آنان اعمال شده بود، صحبت کردند و کار به جایی رسید که با هماهنگی رییس جمهور، این اجازه را پیدا کردند که این موارد را در جلسهای رودررو با آیت الله هاشمی شاهرودی رییس قوه قضاییه مطرح کنند. تحت تاثیر موارد مطرح شده در این جلسه، آیت الله شاهرودی دستور پیگیری عاملان را صادر کرد که ظاهرا این موارد باعث شدتا دستور اخراج فضلی نژاد از دستگاه قضایی صادر و اجرا شود .
ترور - خودکشی
پس از مدتی، فضلی نژاد برای جلب توجه و مظلوم نمایی اعلام کرد که گروهی در مسیر منزلش قصد داشتهاند او را ترور کنند. دستگاه قضایی ایران به پخش این خبر واکنش نشان داد و از آنجا که در آن از فضلی نژاد باز هم با عنوان معاون دادستان تهران نام برده شده بود، به اتهام غصب عنوان دولتی بازداشت شد. ضمنا مشخص شد که داستان ترور فضلی نژاد کلا دروغ بودهاست. فضلی نژاد پس از مدتی از بازداشت آزاد شد و این بار عجیب ترین اقدام ممکنه را برای جلب توجه انجام داد و این اقدام کاری نبود جز اقدام به خودکشی! البته او در خودکشی ناموفق بود و در یکی از بیمارستانهای تهران از مرگ نجات یافت. جالب اینجاست که بعدها این اقدام فضلی نژاد توسط کیهان با عنوان سرخوردگی او از جریان اصلاحات توجیه شد و این در حالی است که در آن زمان ۳ سال از حضور او در کسوت سرکوبگر جریان مطبوعات اصلاح طلب میگذشت.
فعالیتهای اخیر
فضلی نژاد پس از مدتی سکوت، وبگاهی را با عنوان دپارتمان پژوهشهای راهبردی ایران تاسیس کرد. او در این وبگاه خودش را کارشناس حقوق و کاندید دریافت دکترای حقوق بین الملل از دانشگاهی در انگلستان (این ادعا بعدا از وبگاه حذف شد) معرفی میکرد. مطالب عمده این وبگاه توجیههای حقوقی برای سرکوب جریان روشن فکری در ایران بود و مخصوصا با ظهور پرونده موسوم به انقلاب مخملین در ایران، سلسله مطالبی در این مورد توسط فضلی نژاد نوشته شد.
همکاری با کیهان
روزنامه کیهان که زیر نظر سید علی خامنهای و با مدیر مسئولی حسین شریعتمداری بازجو و معاون اجتماعی وزارت اطلاعات اداره میشود، مرکزی تحت عنوان مرکز پژوهشهای روزنامه کیهان راه اندازی کرده و با انتشار کتابهایی بر علیه روشنفکران و شخصیتهای سیاسی دگر اندیش میپردازد. از یک دهه قبل این روزنامه همچنین پاورقیهایی توسط تحت عنوان «نیمه پنهان» منتشر میکند. اعتراضات روزشنفکران هیچگاه به متوقف شدن انتشار این مطالب منتهی نشد.پیام فضلی نژاد همکاری خود را با این مرکز ، از سال ۱۳۸۴ و خصوصا برای تجزیه و تحلیل مطالب وبسایتها و تهیه مطلب برای ستون اخبار ویژه کیهان آغاز میکند که با انتشار کتابی با عنوان «شوالیههای ناتوی فرهنگی» در سال ۱۳۸۶ شکل علنی به خودمی گیرد. این کتاب ضمن انتشار توسط مرکز پژوهشهای روزنامه کیهان، بصورت پاورقی نیز در روزنامه کیهان منتشر گردید. حسین شریعتمداری در مقدمهای پیرامون این پاورقی که اعلام رسمی همکاری وی با کیهان است مینویسد:
" آقای پیام فضلی نژاد، نویسنده کتاب از یکسال و چند ماه قبل به جمع ما در کیهان پیوست. پیش از آن در جبهه دیگری بود و نامش آشنا... وقتی به کیهان آمد، خسته بود و چند سالی را که در آن سو بودهاست، بر باد رفته میدید و در این آرزو که با واگویه ماجراهای آن سو، تابلوی عبرتی پیش روی جوانان کشور بگشاید و هویت واقعی افراد و گروههایی را که نقاب فریب بر چهره زدهاند بنمایاند تا در پی آب به سوی سراب نروند و تشنه در برهوت بی هویتی غرب سرگردان نشوند. پیام، جوانی است پرنشاط، سخت کوش، فداکار و باهوش... از این که در زلال معرفت امام(ره) چشمها شسته و خود را به چشمه حیات آفرین آقا رساندهاست، پیشانی شکر بر خاک میساید و... خدایش در این راه یاری فرماید."
وی در این کتاب عده زیادی از روشنفکران ایرانی همچون رامین جهانبگلو و حتی برخی شخصیتهای صلح طلب بین المللی نظیر دالایی لاما(رهبر بوداییان تبت) را متهم به دست داشتن در شبیخون فرهنگی و همکاری با آمریکا میکند.از نظر وی دالایی لاما رهبر معنوی مخملیها، شورشی، عامل سازمان سیا و...است.
هدایت، سگی ولگرد
وی همچنین در ادامه پاورقیهای خود پیرامون آنچه که ناتوی فرهنگی مینامد صادق هدایت را «همچون سگی ولگرد در فاضلاب غرب، نماد سادیسم و مازوخیسم جنسی» لقب داده، و کسانکیه که به تجلیل از وی و سایر روشنفکران معاصر همچون محمدعلی فروغی، میرزا ملکم خان و سلسله پهلوی پرداختهاند را «عقب افتاده تر از ناصرالدین شاه قاجار»، گستاخ و عامل کودتای مخملی میداند.
وی همچنین در مقالهای که با نام مستعار «پدرام ملک بهار» در کیهان پس از سفر احمدی نژاد به نیویورک و سخنرانی در ادانشگاه کلمبی ایراد شد نیز این دانشگاه را متهم به تلاش برای کودتای مخملی در ایران میکند.
خاتمی، سروش و ابتکار همکار فراماسونها
وی طی سخنانی در حوزه علمیه معصومیه قم (نزدیک به مصباح یزدی) پیرامون ایده گفتگوی تمدنهای محمد خاتمی که مهمترین ایده او در سیاست خارجی و منجر به بهبود چهره بین المللی ایران بود، میگوید: «آقای خاتمی و خانم ابتکار در سال ۱۹۹۹ _ وقتی که آقای خاتمی رئیس جمهور بوده _ محرمانه، به طوری که هیچ کس نفهمیده، به کشور پرتغال رفته و در جلسه بیلدربرگ که فراماسونها و صهیونیستها مسئول آن هستند رفته و طرح گفت و گوی تمدنها در آنجا طرح شده و بعد به سازمان ملل رفته و تصویب شدهاست.» وی دکتر سروش را نیز عامل ناتوی فرهنگی، مرتبط با باند سعید امامی (معاون امنیتی وزارت اطلاعات و متهم به دست داشتن در قتلهای زتجیرهای) و سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) میداند و وی را با اتهامات دیگر همچون عامل اجرای" پروژه اباحه گری مینوازد و از اینکه وی با نظریه تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی که توسط علی خامنهای پس از فاجعه حمله به خوابگاههای دانشجویی در ۱۸تیر ۱۳۷۸ ایراد شد، مخالفت کردهاست انتقاد میکند.
ماموریت فضلی نژاد بعد از تقلب در انتخابات 88
بعد از تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری دهم ( 22 خرداد 88 ) و کودتای خونین سپاه پاسداران بر علیه مردم ایران ، فضلی نژاد از طرف موسسه کیهان مسئولیت یافت برای توجیه افکار قشر دانشجو و دانشگاهیان نسبت به این کودتا به دانشگاه های سراسر کشور برود و سخنرانی هایی را ایراد کند که بعد از حضور در چند دانشگاه و مواجه شدن با عدم استقبال دانشجویان از ایشان ، این برنامه متوقف شد و دوباره بیماری خود شیفتگی فضلی نژاد عود کرد و وی بر اثر این افسردگی مدتی رادر انزوا و دوری از مجامع خبرنگاری و دانشگاهی گذارند تا بناگاه خبری منتشر شد مبنی بر اینکه فضلی نژاد مورد یک سوء قصد نافرجام قرار گرفته و بدلیل جراحات وارده در بیمارستان بستری شده است . که با بررسی های انجام شده توسط پلیس فاتب مشخص شد این سو قصد ساختگی بوده و چیزی در حد یک خودزنی با یک چاقوی کوچک و کند ( مثل چاقوی ناخونگیری ) و به منظور جلب توجه انجام شده است . بعد از این گزارش تعدادی از روزنامه نگاران اصولگرا و طرفدار دولت احمدی نژاد نسبت به این اقدامات فضلی نژاد اعتراضاتی را در نشریات مکتوب و مجازی خود منتشر کردند و وی را عامل نفوذی اصلاح طلبان خطاب نمودند که برای بدنام کردن روزنامه نگاران ارزشی!!! وارد نشریات محافظه کاران شده است . این اعتراضات با بی توجهی فضلی نژاد مواجه شد( چون وی به خواسته اش که همانا جلب توجه بود، رسید ) و فقط یک مقاله چند سطری در روزنامه کیهان منتشر شد که در آن هم دفاع خاصی از وی نشده بود .
در پایان
با توجه به روحیه ناراحت پیام فضلی نژاد پیش بینی میشود وی به این سریال خودزنی هایش ادامه بدهد تا همچنان در مرکز توجه باقی بماند . از دست ما بندگان خدا کاری برای سلامتی ایشان بر نمیآید ولیکن از پروردگار شفای عاجل و دائمی ایشان را خواستاریم . آمین
0 نظرات:
ارسال یک نظر